تفکرات منفی خود را تغییر دهید. |
نخستین گام در تغییر تفكر منفی آگاه شدن از آن است. برای بسیاری از ما تفكر منفی یك عادت بد است و شاید حتی از وجود آن هم آگاه نباشیم! این مثال را در نظر بگیرید: آن مرد داخل مترو كه همین الان شكلك در آورد حتماً شما را مسخره میكرد. مسئول پذیرش امروز صبح به شما خوشامد نگفت، شاید كاری كردهاید كه سبب خشم او شده است. دوباره! یك راست به سراغ دستگاه قهوه میروید، چون امروز شنبه است و میدانید تا موقع ناهار باید با مشكلات سر و كله بزنید. وقتی سرانجام پشت میزتان مینشینید، دستیارتان منتظر شماست. فكر میكنید: «وای، نه، دوباره چه دسته گلی به آب داده؟ اولین مشكل امروز، آفرین!»
اگر بعد از خواندن این متن احساس بدی پیدا كردید، تصور كنید كه اگر واقعاً در محاصره این همه نكته منفی قرار بگیرید چه احساسی خواهید داشت. سپس از خود بپرسید كه آیا در زندگی خودتان هم این گونه فكر میكنید؟ دكتر مارتین سلیگمن (Martin Seligman) كه او را به عنوان بانفوذترین روانشناس آمریكا توصیف كردهاند، تحقیقاتی گسترده در مورد الگوهای تفكر انجام داده است. به طور خاص، او تأثیر خوش بینی و بدبینی را در زندگی و کسب موفقیت مقایسه کردهاست.
سلیگمن میگوید ما وقایع را با استفاده از سه بعد اساسی؛ ماندگاری، تأثیرگذاری و شخصی كردن توضیح میدهیم، یعنی افراد خوشبین در یك انتها و بدبینها در انتهای دیگر طیف قرار میگیرند. در ادامه نگاهی به این ابعاد میكنیم. لازم به ذکر است که شماره سوالات، به آزمون صفحه قبلی در باره نحوه تفکر شما بر می گردد.
ماندگاری (سؤالهای 3، 4، 9، 11)
این باور كه آنچه تجربه میكنیم یا دائمی است یا موقت. امتیاز پایین حاكی از آن است كه شما فكر میكنید روزگار بد همواره ادامه خواهد یافت. امتیاز بالا نشان میدهد كه شما اطمینان دارید میتوانید اوضاع را دوباره به سرعت رو به راه كرد.
بدبین: من كارم را از دست دادم و دیگر كاری به آن خوبی پیدا نخواهم كرد. گشتن فایدهای ندارد!
خوشبین: من كارم را از دست دادم. خدا را شكر كه فرصتهای دیگری هم وجود دارند كه باید آنها را پیدا كنم!
تأثیرگذاری (سؤالهای 2، 5، 6، 7 و 13)
این باور كه عوامل موقعیتی منجر به ایجاد یک تاثیر می شوند و یا اثر فعلی، حاكی از دخالت عوامل عامتری در این مورد است. امتیاز پایین یعنی شما ممولاً فكر میكنید اگر در یك جا مشكل داشتید، هر جای دیگری هم كه بروید آن مشكل را خواهید داشت.
بدبین: من كارم را از دست دادم. شركتها همه مثل هم هستند؛ فقط پول برای آنها مهم است. نمیدانم اصلاً چرا باید این همه تلاش بكنم.
خوشبین: من كارم را از دست دادم. خیلی بد است، شركت ما باید برای حفظ قدرت رقابت خود را بازسازی كند. خدا را شكر كه من چند مهارت قابل انتقال مهم را یاد گرفتم!
شخصی كردن (سؤالهای 1، 8، 10، 10، 12 و 14)
این باور كه چیزی مربوط به شما روی نتیجه تأثیر گذاشت یا چیزی كه به شما مربوط نبود. امتیاز پایین یعنی شما معمولاً خودتان را برای وقایع بد ملامت میكنید، به جای آنكه نقش عوامل كلیتر را در آن در نظر بگیرید.
بدبین: من كارم را از دست دادم. اگر كارمند خوبی بودم یك كار جدید برایم پیدا میكردند.
خوشبین: من كارم را از دست دادم. همه تلاشم را كردم، اما آنها الان نمیتوانند از مجموعه مهارتهای من استفاده كنند.